نعمت خانواده و آثار آن

نويسنده: حضرت آيه اللّه العظمي مظاهري




محيط خانه براي انسان مکتب است. مکتب ارزنده و بسيار سازنده در صورتي که انسان متوجه ي اين امر باشد و از فرصت استفاده کند و بر اعصابش تسلط داشته باشد
مي تواند هم خودسازي کند و هم ديگران را تربيت نمايد.

خودسازي و ديگرسازي

مي دانيد از واجبات تأکيد شده در مکتب اسلام «خودسازي» است همان گونه که وظيفه داريم تهذيب نفس و خودسازي کنيم، بايد در انديشه ي ساختن ديگران هم باشيم و براي ساختن ديگران اولين و مهمترين گام ساختن خانواده است.
«اي کساني که ايمان آورده ايد، خود و خانواده ي خويش را از آتش دوزخ نگاهداريد.»
وقتي پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله وسلم) به رسالت مبعوث شد فرمان يافت که خويشاوندان خود را از خدا بترساند، يعني سازندگي جامعه را از ساختن خويشاوندان خود شروع کند.
«اي پيغمبر خويشاوندان خود را از خدا بترسان»
يعني سازندگي جامعه را از ساختن اقوام و خانواده ي خود شروع کن. پس اول خانواده ي خويش را بساز سپس به ساختن جامعه بپرداز. خودسازي و ساختن زن و تربيت فرزندان از جمله وظايف بسيار بزرگ پدران است و اين مهم تنها در سايه ي تسلط بر اعصاب و خويشتن داري ميسر است. و بدانيد که هرگز مکتبي براي خودسازي و تربيت صحيح فرزندان و رشد شخصيت معنوي آنها بهتر از محيط خانه پيدا نمي شود.
قبلاً نيز اشاره کرديم که با عمل صالح و خداپسندانه ي خود بخوبي مي توانيم همسر خود را مطابق اخلاق خود کنيم البته در صورتي که اخلاق و رفتار ما بر معيار و موازين شرع مقدس اسلام باشد.

محيط خانه مکتب انسان سازي

محيط خانه مي تواند محلي براي عروج و سلوک و تکامل مرد و زن باشد مخصوصاً اگر سعه ي صدر داشته باشيم زيرا تکرار و پافشاري و
اصرار، تأثير بسزا و عجيبي دارد. حرف مؤثر است، ولي عمل تأثير کامل و مطلوب مي گذارد.
اگر کسي بار اول از نصيحت متنبّه نشود سرانجام در اثر تکرار و پافشاري زياد متنبّه خواهد شد و اين مرهون حوصله داشتن و دارا بودن سعه ي صدر است.
يکي از کارهاي روان شناسان براي به کرسي نشاندن اهدافشان همين تکرار است ولي عمل مؤثرتر است چنانچه مرد نماز را اول وقت بخواند، زني نيز نماز را در اول وقت خواهد خواند و اهل تجهّد خواهد شد. اگر مرد در خانه زبان مؤدّب داشته باشد، به هر حال در زن و فرزندان اثر مي گذارد به تجربه ثابت شده است که فرزندان مؤدّب پدر و مادر با ادب داشته اند و بالعکس.

حکايت اصمعي

«اصمعي »که مردي متمکن و وزير مأمون بود نقل مي کند«روزي به شکار رفتم در بيابان بي آب و علفي گم شدم.تشنگي مرا از پاي در آورده بود.خيمه اي در وسط بيابان ديدم به طرف آن رفتم .ديدم يک زن جواني در خيمه نشسته ،به او سلام کردم و ازاو تقاضاي آب کردم.رنگش پريد.سپس گفت در خيمه آب هست ،ولي اجازه ندارم ازآن به تو بدهم .ولي مقداري شير براي ناهار دارم.اين را براي تو مي دهم .شير را به من داد .طولي نکشيد که سياهيي از دور پيدا شد .اين زن تا متوجه ي آن سياهي شد ظرف آب را برداشت و بيرون از
خيمه منتظر ماندم ديدم پيرمرد سياه و لنگي، که شوهر اين زن بود، با شترش آمد!
زن به استقبال شوهر خود رفته بود. او را نشاند، پاهايش را شست و بسيار احترامش کرد. ولي، هر چه زن محبت و خوش اخلاقي مي کرد مرد بدخلقي مي نمود و هر چه خستگي داشت سر آن تلافي مي کرد. هر چه زن با ملاطفت برخورد مي کرد، شوهرش تند و خشن با او سخن مي گفت. اين منظره ي عجيب را نتوانستم تحمل کنم و حاضر شدم از زير سايه ي خيمه به زير آفتاب سوزان بروم اما، اين صحنه ي برخورد زن و شوهر را نبينم. از خيمه که بيرون رفتم، مرد به من اعتنايي نکرد، ولي زنش جهت احترام مرا مشايعت کرد وقتي اين احترام را از زن جوان ديدم به او گفتم حيف از جواني و جمالت نيست؟ جواني و جمال و اخلاق خود را در ازاي چه چيزي در اختيار اين مرد گذاشته اي؟ او نه جوان است و نه با جمال و نه ثروتي دارد. پس، چرا اينقدر در مقابل او تواضع مي کني و به او احترام مي گذاري؟ زن با شنيدن اين حرف سخت برآشفت و گفت: «افسوس بر تو! که با اين که وزير مملکت اسلامي هست، با اين سخنان پوچ مي خواهي محبت همسرم را از دلم بزدايي. چرا سخن چيني مي کني!؟
«اصمعي» گويد: من که از اين سخنان متحير شده بودم با نصيحت او روبرو شدم که مي گفت:
روايتي از پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله وسلم) شنيده ام و مي خواهم به اين روايت عمل کنم تا با ايمان کامل از دنيا بروم. حضرت در آن روايت اين چنين فرمودند:
سپس افزود، «دنيا، چه خوب و چه بد، چه تلخ و چه شيرين، مي گذرد ولي مهم اين است که انسان با ايمان از دنيا برود. دنيا پل رسيدن به آخرت و سرايي که هميشه باقي و محل قرار است آخرت است. اينجا جاي مردن و رفتن است و آنجا محل قرار و ثبات و جاودانگي است.» بنابراين بايد سلوک را روش خود سازيم از هر فرصتي براي اکمال ايمان خويش بهره جوييم و تا فرصتي باقي است به توشه ي راه انديشيم که «ألنّاسُ نيامٌ ماتوا إنتبهوا» (79) مردم خوابند، در خواب غفلت به سر مي برند و پس از آن که روح از بدنشان بيرون رود و بميرند، آنگاه بيدار مي شوند.
زندگي جاودانه و حقيقي پس از دنيا آغاز مي شود و شب اول قبر آغاز حيات ابدي است.

تهذيب نفس، فلسفه ي بزرگ ازدواج

از اين رو، بر زن و مرد لازم است که در پرتو کانون گرم خانواده به تکامل دست يازند و همديگر را با برخوردي از «صبر» و «شکر» که
دو رکن ايمان است ياري کنند. شرع مقدس اسلام در تشکيل خانواده تنها به ارضاي غريزه ي جنسي نظر ندارد ـ اگر چه اين نکته ي مهم نيز جزيي از فلسفه ي ازدواج است و اسلام براي حفظ عفت عمومي در جوامع بشري به دختران و پسران بالغي که نياز به ازدواج دارند، امر به پيوند و تشکيل خانواده دنبال مي کند عبارت از «تهذيب نفس» است. زيرا محيط خانه و کانون گرم خانواده را بهترين مکتب ارزنده و حيات بخش انسان ساز درست استفاده نکنيم و يا آن را از هم بپاشانيم، تقصير شارع مقدس اسلام نيست، بلکه خود مقصر هستيم که با عوامل گوناگون باعث سردي کانون خانواده يا از هم پاشيدگي آن شده ايم. چه بسا که با عدم مواظبت و مراقبت از دستور شارع مقدس از خود و همسر و فرزندان خويش، حيواني درنده مي سازيم و تحويل اجتماع مي دهيم و خود را به عذابهاي برزخي و قيامتي دچار مي کنيم که اولين اثرش فشار قبر و عذاب در آنجا است.

شکر نعمتها

«اگر شما، بندگان، شکرگزار نعمتها باشيد، بر نعمتهاي شما مي افزاييم و اگر کفران نعمت کنيد شما را با عذاب شديد گرفتار مي کنيم.»
اما، «شکر نعمت» تنها در شکر نعمتهاي مادي خلاصه نمي شود. مثلاً هنگام دست يافتن به پولي شکر زباني کنيم. البته، اين يک قسمت از شکر است ولي تمام آن نيست. انسان بايد تمام نعمتهاي مادي و معنوي پروردگار را شکرگزار باشد.

شکر نعمت بزرگ خانواده

از بالاترين و بهترين نعمتها براي زن و مرد نعمت «خانواده» است. انسان نبايد وقتي که ازدواج کرد و تشکيل خانواده داد، از ياد خدا غفلت ورزد. کانون خانواده مکتبي است که بايد اعضاي خانواده در آن ترقي و رشد معنوي پيدا کنند.
اگر انسان از اين نعمت بزرگ خداوند به نحو احسن استفاده نکرد مصداق آيه ي شريفه مي شود که فرموده است: «إنّ عذابي لشديدٌ» و در دنيا و آخرت به عذاب شديد خداوند گرفتار مي شود.

خانه محل رحمت

خداوند مرد را براي زن و زن را براي مرد خلق کرده است تا تشکيل خانواده بدهند. و در کانون خانواده آرامش و اطمينان خاطر يابند. محيط خانه بايد محل زدودن و زايل شدن نگرانيها و اضطراب خاطرها باشد. قرآن شريف محيط خانه را چنين بيان کرده است:
«خانه محلي است که سر تا پا رأفت و مهرباني و رحمت است».
بنابراين هر گونه رفتاري که باعث به سردي گراييدن کانون خانواده مي شود نوعي کفران نعمت است.
عزيزان، بايد بدانند که رحمت و رأفت و محبت اموري بسيار حساس و ظريف و همچون شيشه نازکند. گاهي يک سخن نيش دار کافي است محبت چندين ساله را فرو ريزد و چه بسا سخن بيجا و نسنجيده يا سوءظن نسبت به يکديگر محبت چندين ساله را از دلها زايل کند و کانون خانواده را بر هم زند.

نتيجه ي کفران نعمت خانواده

خانه اي که در آن سوءظن و بي اعتمادي به يکديگر راه يافته باشد ديگر هرگز شايسته ي نزول برکات و رحمت خداوند نباشد بلکه غضب خداوند بر آن باريدن خواهد گرفت و محل امن و آسايش و آرامش، به مرکز دلهره و ناراحتي و بيماريهاي گوناگون رواني مبدل خواهد شد. اين عذاب الهي است که در اثر کفران نعمت نازل مي شود و هيچ عذابي بالاتر از اين نيست که سردي و ناراحتي و يأس و اختلاف و دل مردگي و بي نشاطي بر خانواده اي حاکم باشد، که «إنّ عذابي لشديدٌ».

فرجام کفران نعمت خانواده

بزرگترين گرفتاري افراد چنين خانواده هايي پس از مرگ بروز مي کند زيرا زن و مرد بداخلاق به فشار قبر دچار مي شوند و زخم زبانها و زبان درازيهاي زن و شوهر به يکديگر در عالم برزخ به صورت «مار»
و «عقرب» تجسم مي يابد و قبر آنها را پر مي کند، و تا روز قيامت با آنها همنشين و همدم خواهد بود.
يعني «گرز گران و عمودهاي آهنين بر سر آنها مهيا باشد»
اين گرزهاي آتشين را ما با اعمال و رفتارمان به دست ملائکه مي دهيم اين گرزها وقتي بر سر انسان فرو مي آيند آنقدر کوبندگي دارد که انسان را چندين هزار سال پايين مي برد. در قرآن آمده است هر گاه اين دسته از اهل عذاب بخواهند از دوزخ بيرون بيايند و از غم جانکاه و اندوه سوزنده ي آن نجات يابند فرشتگان عذاب، آنان را به دوزخ برمي گردانند و به آنها مي گويند بايد عذاب آتش سوزنده را بچشيد. (6) «زقوم» (7) نتيجه ي اعمال و رفتار ما است.
وقتي زن يا مردي در خانه بداخلاق باشد و محيط خانه را سرد و تلخ کند، در واقع براي فرداي خود «زقوم» مي کارد. آب جوشان جهنم که «حميم» نام دارد، نتيجه ي اعمال و رفتار ما است.
«ذلک بما قدّمت اَيديکُم و أنّ الله ليس بِظلاّم للعبيد» (8)
«اين عذاب را به دست خود از پيش فرستاديد و خداوند هرگز در حق بندگان خود ستم نخواهد کرد»
وقتي مرد محيط خانه را سرد مي کند، به اين که دل زن را بسوزاند ـ خواه زن تقصير داشته باشد و خواه مقصر نباشد ـ روز قيامت با آب جوشان دوزخ يعني، «حميم» دل او به همان ميزاني که در دنيا با اعمال و گفتار و رفتار خود دل زنش را سوزانيده است، به آتش کشيده مي شود.
البته، اگر زن مقصر باشد، مرد بايد به روشي که شارع فرموده است يعني موعظه، قهر و... رفتار کند. و به بهانه ي تقصير نمي تواند دل او را بسوزاند که در آن صورت همچنان که گفتيم دچار عذاب سخت خواهد شد.

ياري يکديگر

کمک کردن به زن در امور خانه در آخرت به صورت نعمتهاي الهي و «حورالعين» متمثل مي شود. از اين رو مرد نبايد همه ي کارهاي منزل را به دوش زن بسپارد. البته، زن بايد به وظيفه اش، که خانه داري است، عمل کند. زيرا، رضايت خدا و شرط رفتن به بهشت و خشنودي ائمه ي طاهرين (عليهم السلام) ياري به يکديگر است هم براي مرد و هم براي زن.
در روايات مي خوانيم: اگر زني سفره اي را پهن يا جمع کند خداوند به او نظر رحمت مي کند و جهنم را بر او حرام مي کند. البته، بشرط اينکه در بهشت را با سخنان نيشدار و... بر خود نبندد.

کمک امام علي (عليه السلام) در امر خانه

رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) وارد خانه ي حضرت علي (عليه السلام) شدند و مشاهده فرمودند که ايشان مشغول عدس پاک کردن هستند. آنگاه فرمودند اگر مردي به زنش در امر خانه کمک کند، پروردگار عالم از او خشنود مي شود
و به او نظر رحمت مي کند و بهشت را برايش واجب مي کند. هم چنين کسي که بخاطر خدا براي راحتي و آسايش خانواده اش زحمت بکشد و کار کند مثل اينست که در راه خدا جهاد کرده است.

روايتي از پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله وسلم)

از پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله وسلم) روايت شده است که شب معراج ديدم که ملائکه مشغول کار هستند و قصرها مي سازند، ولي گاهي دست از کار مي کشند، علت را از جبرييل پرسيدم: گفت: مصالح اين قصرها از دنيا فرستاده مي شود. يعني اعمال نيک و صالح انسان مصالح و وسايلي هستند که براي ساختن اين قصرها و ساير نعمتهاي بهشتي به کار مي رود.
مثلاً داشتن «حورالعين» در گرو خدمت کردن به همسر است. همچنان که خدمت کردن به مردم در قيامت تبديل به قصرها مي شود و نماز و عبادات به «جنّاتٍ تجري مِن تَحتها الأنهار» (10) تبديل مي شود.
يکي از اصحاب رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) به ايشان عرض کرد ما در آخرت قصرها و حورالعين و نعمتهاي فراواني داريم، حضرت فرمودند به شرط اين که آتش نفرستيد و آنها را نسوزانيد. يعني، گناهان آتشي هستند که اعمال صالح و نيک انسان را مي سوزانند و تباه مي کنند. (11)

نمونه اي از تباه کردن اعمال نيک

به عنوان مثال اگر مردي صبح تا شام کار کرده و زحمت کشيده است ولي شب هنگام که به خانه مي آيد عبوس و نارحت است به طوري که زن و فرزندانش از سخن گفتن با او بهراسند، اين کار ارزش الهي ندارد و جهاد در راه خدا محسوب نمي شود.
عزيزان در محيط خانه عبوس نباشيد، غم و غصه و ناراحتي را به درون خانه نبريد. شما در بيرون از خانه کار مي کنيد و خسته مي شويد و همسر شما نيز، در خانه به کار و فعاليت مشغول است. او هم خسته مي شود. پس بايد خستگي يکديگر را رفع کنيد، نه اين که با برخوردهاي ناصحيح و غيراسلامي برخستگي يکديگر بيفزاييد. از شما عزيزان تقاضا دارم که در اين بحثها و درسها اهميت بدهيد، آنها را جامه ي عمل بپوشانيد تا با عمل به دستورهاي شرع مقدس و نصايح ائمه ي معصومين (عليهم السلام) بهشت را براي خود بخريد و نعمتهاي بهشتي را از پيش براي خود مهيا کنيد. اين دو روزه ي دنيا مي گذرد.
آنچه جاويدان و باقي است، اعمال و رفتار خوب و يا بد شما است. اعمال شما تجسم پيدا مي کند. خيلي مواظب باشيد چون در برزخ و قيامت با شما همنشين و قرين خواهد بود.

پي نوشت :

1-سوره ي تحريم، آيه ي 6.
2-سوره ي شعرا، آيه ي 214.
3-بحارالانوار، ج 74، ص 153.
4-همان، ج 4 ص 43.
5-سوره ي ابراهيم، آيه 7.
6-سوره ي حج، آيه ي 21.
7-سوره ي حج، آيه ي 22.
8-زقوم: «نام درختي است در قعر جهنم مي رويد، و طعام گناهکاران است، وقتي گناهکاران از «زقوم» مي خورند درونشان به جوش مي آيد و به آتش کشيده مي شود.
9-سوره ي آل عمران ، آيه ي 182.
10-سوره ي بقره، آيه ي 25.
11-حديث معراج ـ بحارالانوار، ج 8، ص 291.

منبع: کتاب خانواده در اسلام